همچنین در کوی لیلی شدمگر هر چه را در کوی لیلی دید او بوسه بر می داد و می بوسید او گه در ودیوار در بر می گرفت گاه راه از پای تا سر می گرفت نعره می زد در میان کوی خوش خاک می افشاند از هر سوی خوش روز دیگر آن یکی گفتش که دوش از چه کردی آن همه جوش وخروش هیچ دیوار ودری نگذاشتی می گرفتی در برو می داشتی هیچ ازدر کار بر نگشایدت هیچ از دیوار در نگشایدت کرد مجنون یاد سوگندی عظیم گفت تا در کوی او گشتم مقیم من ندیدم درمیان کوی او بردر و دیوار الا روی او بوسه گر بردرزنم لیلی بود خاک اگر برسر کنم لیلی بود چون همه لیلی بود در کوی او کوی لیلی نبودم جز روی او نظرات شما عزیزان: |
About![]()
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریا نداری. من خدایی چون تورا دارم وتو چون خود نداری.
Archivesشهريور 1390AuthorsaramLinks
انجمن ضد زنان شلوغ
SpecificLinkDump
کیت اگزوز ریموت دار برقی
کاربران آنلاین: بازدیدها :
|